09/03/91
قان قان ...بیب بیب...
تشک بازی (مثلا)
مثلا با تشک بازی داره بازی میکنه ....اگه لباسش بزاره ...
نویسنده :
مامانی
13:00
صورت شسته این پسمل
دقت کنید
بدون عنوان
اسباب کشی
عسل مامان و بابا ببخشید این چند وقت به خاطر جابه جایی خونه اینترنت نداشتیم . عزیزم ازاین به بعد مامان قول میده که تند تند وبلاگتونو به روز کنه ....ماااااااااااچچچچچچچچ اینجا فردای روز اسباب کشی بود تازه از خواب بیدارمون کرده بودی ....آخه تو خسته نبودی که ...ما دوست داشتیم یه کوچولو بیشتر بخابیم ...
نویسنده :
مامانی
21:49
اولین مهمونی
اولین مهمونی که رفتی عزیزم خونه عمه جون من بود . آخه مریض شده بودن که خداروشکر مشکل جدی نداشتن ...ماهم با مامانی و بابایی رفتیم عیادت 36 روزت بود جیگگگگگررررر ...
نویسنده :
مامانی
8:39
دست گرفتن شیشه شیر
اینجا هممون تعجب کردیم انقدل شکمویی که خودت شیشه شیرو گرفتی 2 دستی محکم که کسی ازت نگیره اینجا 23 روزت بود جیگرمممممم ...
نویسنده :
مامانی
8:29